شهرو (شخصیتهای شاهنامه)
شهرو | |
---|---|
اطلاعات کلی | |
نام | شهرو، یا شهروی |
منصب | موبد |
آئین | زرتشتی |
ملیت | ایرانی |
دوران زندگی | شاپور ذوالکتاف |
شهرو یا شهروی
مطابق شاهنامه فردوسی پس از مرگ هرمز دوم یا اورمزد پسر نرسی شاه ایران چون وارث سلطنت خردسال بود.[۱] و طبق بعضی از منابع شاه ایران در شکم مادر بود.[۲] به همین دلیل عهدهدار امور مملکتی موبدی بهنام شهرو بود که به مدت چندین سال امور مملکت را عهدهدار بودند. اما بنابر غرر السیر ثعالبی، دستوران، سران و مرزبانان و پیرامونیان هرمز، شاپور ذوالکتاف و دربار او را در میان گرفتند و کاخ وی را رها نمیکردند، و از مرزها نگهداری میکردند، و کارهای کشور را میپیراستند و بر داراییها خزانه میافزودند و فرمانداران و کارگذاران را سامان میدادند و به سپاهیان آرایش میبخشیدند و آنان را برای نبرد آماده میکردند. و کارها را همانگونه که در روزگار هرمز بود، میچرخاندند.[۳] که این مطلب با تاریخ طبری نیز سازگار است.[۴] اما بنا بر شاهنامه فردوسی تا زمان به تخت نشستن شاپور ذوالکتاف امور کشور به دست موبدی خردمند و شایسته و شادکامی به نام شهرو یا شهروی بود. شهرو بر زیرگاه تخت شاپور ذوالکتاف خردسال مینشست و در پیش شاپور کمر بندگی بسته بود. و از آن پس شهرو گیتی را با داد و خِرد نگاه داشت و سپاهیان را به هر نیکی رهنمون بود. بدین گونه گنج و سپاه شاپور را و ایوان و تخت او را به نیکی بیآراست. این چنین بود تا این که هشت سال بگذشت. شاپور نخستین بار در سن پنج سالگی از خود هوش و استعداد نشان داد. پساز هشت سال شاپور ذوالکتاف با فرّ و یال و برومند گشت.
یکی موبدی بود شهرو به نام | خردمند و شایسته و شادکام | |
بیامد بهکرسی زرّین نشست | میان پیش او بندگی را ببست | |
جهان را همی داشت با داد و رای | سپه را بهر نیک و بد رهنمای | |
پراگنده گنج و سپاه ورا | بیاراست ایوان و گاه ورا | |
چنین تا برآمد برین پنج سال | بر افراخت آن کودک خرد یال | |
. | .... | |
به هشتم شد آیین تخت و کلاه | تو گفتی کمر بست بهرامشاه |
جستارهای وابسته[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- ↑ شاهنامه فردوسی، براساس چاپ مسکو، انتشارات هرمس، صفحه 1252
- ↑ برابر نهاد شاهنامه فردوسی و غرر السیر ثعالبی، عباس پریشروی، انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، باهمکاری انتشارات سخن، صفحه 331
- ↑ برابر نهاد شاهنامه فردوسی و غرر السیر ثعالبی، عباس پریشروی، انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، باهمکاری انتشارات سخن، صفحه 331
- ↑ تاریخ طبری، تألیف محمدبن جریر طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، انتشارات اساطیر 1352