پرش به محتوا

یعقوب بن اسحاق اهوازی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
(تغییرمسیر از ابن السکیت)
ابو یوسف یعقوب بن اسحاق دورقی اهوازی
زادهٔ۱۸۶ ه‍.ق
دورق خوزستان
درگذشت۵ رجب ۲۴۴ ه‍.ق
محل زندگیبغداد
ملیتایرانی / خوزی
شناخته‌شده برایاز بزرگان لغت و ادبیات
عنوانابن سکیّت
مخالف(ها)متوکل

یَعْقوب بن اِسْحاق دورَقی اَهْوازی معروف به اِبْن سِکّیت (۱۸۶ق – ۲۴۴ق؛ ۸۰۲۸۵۸م)، از بزرگان اهل لغت و ادب و از شیعیان و یاران امام جواد و امام هادی و از اعضای دارالحکمه بود.

دلیل نام‌گذاری‌اش به ابن سکیت، سکوت‌های طولانی پدرش بوده است. او از عالمان مهم علم نحو و ادبیات عرب است و مهمترین اثرش اصلاح المنطق نام دارد.

وقتی متوکل از او دربارهٔ مقایسه فرزندانش (المعتز بالله و المؤید بالله) با فرزندان علی سؤال کرد، او در پاسخ، گفت: قنبر غلام علی بن ابی طالب برتر از تو و فرزندانت است. همین امر باعث کشته شدن او به دستور متوکل شد.

ولادت و کنیه[ویرایش]

گفته شده ابن سکیت در سال ۱۸۶ق[۱] در دورق، (شهرستان شادگان کنونی) استان خوزستان به دنیا آمد و سپس همراه خانواده‌اش به بغداد رفت.[۲]

کنیه ابن سکیت، ابویوسف است.[۳] سکیت لقب اسحاق، پدر او بوده که اشاره به سکوت‌های طولانی او دارد.[۴]

شخصیت و جایگاه علمی[ویرایش]

عالمان شیعی، وی را از اصحاب امام جواد و امام هادی معرفی کرده‌اند که نزد آنان محترم بوده است.[۵] رجالیان شیعه او را ثقه و از بزرگان علم لغت و نحو دانسته و گفته‌اند هیچ طعنی دربارهٔ او نیست.[۶] افندی اصفهانی از ثعلب نقل کرده است که پس از ابن اعرابی کسی عالم‌تر از ابن سکیت به لغت نبود.[۷]

مدرس تبریزی نیز او را از بزرگان شعر و ادب و نحو و لغت و حامل علوم عربیه و ثقه دانسته است و گفته است که در شعر و علوم قرآنی تبحر داشت.[۸]

چگونگی مرگ[ویرایش]

بنا بر نقل منابع، وی در ۵ رجب سال ۲۴۴ق و در ۵۸ سالگی درگذشت.[۹] روایات در باب چگونگی وفات او متفاوت است. برخی می‌گویند: او به دلیل شیعه بودن کشته شده[۳] و در این باره به داستان سؤال و جواب او با متوکل اشاره کرده‌اند؛ ابن سکیت معلم فرزندان متوکل بود، روزی متوکل به او گفت: دو فرزند من «معتز» و «مؤید» نزد تو محبوب‌ترند یا حسنین فرزندان علی؟ ابن سکیت در پاسخ خلیفه عباسی گفت: به خدا سوگند قنبر خادم علی بن ابیطالب از دو فرزندت و پدر این دو نزد من بهتر است. متوکل سخت برآشفت و به کارگزارانش دستور داد تا زبانش را از پشت سرش بیرون بکشند.[۱۰] همچنین نقل شده غلامان متوکل به امر او ابن سکیت را زیر پا انداختند و شکمش را لگدمال کردند و به خانه‌اش بردند تا درگذشت.[۱۱]

آثار[ویرایش]

  • إصلاح المنطق
  • کتاب الالفاظ
  • کتاب الأضداد
  • کتاب الأمثال
  • کتاب القلب و الإبدال
  • کتاب النوادر

پانویس[ویرایش]

  1. دائرةالمعارف تشیع، ج ۱، ص ۳۲۶.
  2. صدر، تأسیس الشیعة، ص ۱۵۵.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ نجاشی، رجال نجاشی، ص ۴۴۹.
  4. صدر، تأسیس الشیعة، ص۱۵۵.
  5. نجاشی، رجال نجاشی، ص ۴۴۹. تفرشی، نقد الرجال، ج ۵، ص ۹۴.
  6. حلی، خلاصة الاقوال، ص ۲۹۹.
  7. افندی، ریاض العلماء، ج۵، ص ۳۸۵.
  8. مدرس، ریحانة الادب، ج ۷، ص ۵۶ و ۵۷.
  9. دانشنامه ایران و اسلام، ج ۲، ص ۶۳۱.
  10. خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۲۱، ص ۱۳۹.
  11. امین، اعیان الشیعة، ج ۱۰، ص ۳۰۶.

منابع[ویرایش]

  • نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۶ق.
  • افندی، عبدالله، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، قم، مطبعة الخیام، بی‌تا.
  • حلی، حسن بن یوسف، خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال، نشر الفقاهة، ۱۴۱۷ق.
  • خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بی‌جا، بی‌نا، ۱۴۱۳ق.
  • امین، محسن، اعیان الشیعة، بیروت، دارالتعارف، بی‌تا.
  • تفرشی، مصطفی بن حسین، نقد الرجال، قم، آل البیت، ۱۴۱۸ق.
  • مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب، تهران، خیام، ۱۳۶۹ش.
  • صدر، حسن، تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام، تهران، اعلمی، ۱۳۷۵ش.

پیوند به بیرون[ویرایش]