ویکیپدیا:گزیدن مقالههای خوب/شیر (گربهسان)
شیر (گربهسان)[ویرایش]
![خوب شد](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/a/a1/%D8%AE%D9%88%D8%A8_%D8%B4%D8%AF.svg/85px-%D8%AE%D9%88%D8%A8_%D8%B4%D8%AF.svg.png)
ویرایش ورودیها | |||
---|---|---|---|
اندازهٔ مقاله | ۱۹۱٬۳۵۷ | ||
آیا مقاله ترجمه از ویکیهای دیگر است؟ | بله | ||
منبعدارکردن همهٔ مطالب |
![]() | ||
جایگزینی منابع نامعتبر (بهخصوص منابع ویکیایی) با منابع معتبر |
![]() | ||
بررسی تکتک منابع ارجاعدادهشده |
![]() | ||
استانداردسازی منابع با الگوهای یادکرد |
![]() | ||
افزودن الگو(ها)ی جعبهٔ اطلاعات |
![]() | ||
افزودن الگو(ها)ی جعبهٔ گشتن |
![]() | ||
افزودن رده و میانویکی مناسب |
![]() | ||
افزودن تصاویر مناسب |
![]() | ||
پیوند به محتوا(ها)ی مرتبط در پروژههای خواهر |
![]() | ||
پیوند پایدار منابع برخط (کد) |
![]() | ||
هنوز ناظر وپ:گمخ صحت ورودیها را تأیید نکردهاست. |
نامزدکننده: نوژن (بحث • مشارکتها) ۱۷ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۴۰ (UTC)
نوشتار شیردهی پیشتر از نوشتارهای خوب ویکیپا شده بود. این نوشتار درباره گربهسانشان است که در چندین ویکی دیگر برگزیده است و همه از روی ویکی انگلیسی برگزیده شدهاند! من هم نوشتار را بازگرداندم. خود به کتابها مراجعه کردم. درستی مطالب پیشین را بررسیدم. مطالب نو افزودم. تلاش کردم تا با افزودن بر بار منابع چاپ شده از به کارگیری صفحههای وب خودداری شود. به امید بهبود هرچه بیشتر آن. -- نوژن (بحث) ۱۷ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۴۷ (UTC)
- دیدگاه درفش کاویانی
- خسته نباشید نوژن جان، نوشتار بلندبالا و کاملیست، با نگاهی سرسری یکی دو مورد را عرض میکنم تا وقت دیگری که کامل مقاله را بررسی کنم:
- یادکردها میتوانند که یکدست شوند، الان یادکردهای کتابی را شیکاگو کردهاید ولی یادکردهای وب را با فرمت یادکرد معمولی نوشتهاید، اگر همه را شیکاگو کنید خیلی بهتر است و علاوه بر زیبایی، کاراتر نیز خواهد بود. درفش کاویانی (بحث) ۱۸ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۰۳:۲۴ (UTC)
- در فهرست گزیده منابع اول اینکه چنین عنوانی درست نیست و باید منابع بنویسید، دوم اینکه نباید منابع را بخشبندی کرد (کتاب، مقالات، وبگاهها و...) لطفاً همهٔ آنها را براساس الفبا فهرست کنید و ابتدا منابع فارسی، سپس انگلیسی و بعد از آن فرانسه (پس از زبان فارسی، منابع دیگر براساس ISO انجام میشود) درفش کاویانی (بحث) ۱۸ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۰۳:۲۴ (UTC)
- دربارهٔ دو بند آخر منابع: (en) بخش یا بخشهایی از این نوشتار بازگردانی شده از بخشهای متناظرشان در نوشتار ویکیپدیای انگلیسی به نام «Lion» است. اگر از منابع درون این ویکیها استفاده کردهاید (نه خود ویکی) این دو مورد را بردارید چون عملاً ویکیپدیا منبع نیست! درفش کاویانی (بحث) ۱۸ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۰۳:۲۴ (UTC)
سپاسگزارم درفش گرامی:
- به سراغ یادکردها خواهم رفت.
- فهرست گزیده منابع را کردم منابع. از کتابهای پارسی و فرانسه استفاده نکردم. اما درباره بخشبندی منابع: درفش عزیز اینجوری که خیلی قشنگ شده! آخه حیف نیست مقالات با کتابها آلوده شوند؟ تو رو خدا این رو بذار همین جوری باشه. دلم نمیاد کتابهای به اون خوبی و قشنگی (که بسی برای خواندنشان وقت گذاشتم) برن تو دل یه سری ژورنال گم بشن و کسی نامشون رو نبینه.
- خدا مرگم دهد اگر از ویکی به عنوان منبع استفاده کرده باشم! :) منظور تنها این بود که مردم بدانند نوشتار بازگردانی از متن ویکیهای انگلیسی و فرانسه است. این ایده را هم از بخش «Sources» در ویکی فرانسوی گرفتم که میاد رک و روراست میگه ایهالناس نوشتار فرانسوی خود از چهار نوشتار آلمانی و انگلیسی و ایتالیایی و فنلاندی بازگردانی شده!!! -- نوژن (بحث) ۱۸ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۵:۲۱ (UTC)
- نوژن جان! مرتبکردن منابع براساس الفبا یکی از موارد بدیهیست و نمیتوان سلیقهای عمل کرد :( مطمئن باشید کسی فقط منابع را نگاه نمیکند و اگر از شیکاگو استفاده کنید، همهٔ منابعتان دیده میشوند و قابل دسترسیاند. درفش کاویانی (بحث) ۲۰ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۰۳:۰۹ (UTC)
- موافق مقالۀ خوب و کاملی است.PersianEvolution (بحث) ۱۹ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۱۳ (UTC)
- مثل مقالهٔ برگزیدهٔ قبلیتان نهنگ قاتل، مقالهای دقیق، کامل و با نثری خوب و روان از کار درآمدهاست. با تشکر فراوان از زحمات بیدریغی که مدتهاست برای این مقاله میکشید. چند نکته به نظرم رسید که در میان میگذارم.
- در مقاله آمدهاست که «در بیشتر مواقع مادر تا پیش از آنکه تولههایش به هفته ششم تا هشتم نرسیدهاند، به گله باز نمیگردد چرا که از کشته شدن تولههایش توسط مادههای دیگر بیم دارد.» علت کشتن توله ها به دست دیگر مادهها چیست؟
- بهتر است به چگونگی قدرت بینایی شیر در تاریکی یک اشارهای بشود.
- به نظر من پاراگراف «گاه نیز این انسانها بودهاند که از هیبت شیر برای حمله به دیگر انسانها و کشتن آنها استفاده میکردند» به علت گنگ بودن مطلب و اصل اختلافات بهتر است حذف شود.
- قسمت و جملهٔ «چنین چیزی پنجره کوچکی را برای شیرهای نر به منظور بچهدار شدن و به بلوغ رسیدن آن بچهها باز میگذارد.» کمی گنگ است لطفاً نثر آن را تغییر دهید.
- «در هنگامی که یک یا بیشتر از یکی از نرهای گله آن را ترک میکند، نرهای فاتح اغلب تولههای باقیمانده را میکشند و این میتواند به دلیل آن باشد که مادهها تا هنگامی که بچه دارند و از آن مراقبت میکنند، باردار نمیشوند.» منظور از نرهای فاتح چیست؟ آیا معنی آن این است که شیر نر حتی بچههای خودش را هم میکشد یا نر فاتح از خارج گله به این گله حمله کردهاست؟
- لطفاً اگر ممکن است برای بهتر فهمیده شدن موضوع مقالهٔ درونزایی را ایجاد کنید.
- این جمله «دلایل حمله شیرها به انسانها توسط دانشمندان مورد بررسی قرار گرفتهاند.» به نظر اضافه میرسد.
- تمامی ارجاعات Turner and Maurico, The Big Cats and Their Fossil Relatives. به پانویس وصل نمیشوند.Roozitaa (بحث) ۱۹ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۱۱ (UTC)
توضیح ممنون از بانو روزیتای گرامی:
- ۱ و ۲ را به زودی مراجعه خواهم کرد. ۴ را درست کردم. ۶ را ساخته در حال کامل کردنم. ۸ درست شد.
- درباره ۴: در کتاب پترسون چندین صفحه به داستانهای عجیب و غریبی در آفریقا پرداخته که مردم با شیرها داشتهاند. در بسیاری از آنها عدهای خود را به شکل شیر در میآوردند و به دیگران حمله میکردند. حتا گاه زنانی را در قفس نگه میداشتند تا خوی درندگی درشان درست کنند و سپس برای کشتن مخالفان از آنها بهره میگرفتند. به این زنان «شیر زن» میگفتند! خواستم تحفهای از آن رویدادها بیاورم. اینها همه به رابطه انسان-شیر اشاره دارند ولی اگر بیربط است حذف کنم.
- این بخش گنگ است برای مثال «اما کشیشان با پی بردن به خرافات مردم از آن برای جلوگیری از پخش شدن اهالی بهره میگرفتند.» اینکه چرا کشیشان نمیخواستند مردم پخش شوند، مشخص نشدهاست.Roozitaa (بحث) ۱۹ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۲۳:۴۷ (UTC)
- درباره ۵: در بخش زایش به اینکه چگونه نرهای جوان دیگر گلهها، نرهای رییس در یک گله را بیرون میکنند صحبت شده. اما آن جمله را به صورت این عوض کردم: «نر یا نرهای فاتحی که ریاست گله را به دست آوردهاند اغلب تولههای باقیمانده از نرهای پیشین را میکشند».
- این تنها در صورتی امکان پذیر است که شیر نری که تازه رئیس گله شده از خارج به این گله وارد شده باشد فرض کنید که شیر فاتح جدید خود از قبل در گله بوده و دارای تولههایی در گله است، چطور شیر فاتح جدید قادر به تشخیص تولههای خود از تولههای نرهای دیگر است که تنها تولههای باقی مانده از نرهای دیگر را بُکشد و مال خود را باقی بگذارد. کلاً مزایای شیر فاتح بودن در گله چیست؟Roozitaa (بحث) ۱۹ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۲۳:۴۷ (UTC)
- شیر نری که در گله هست که «هست» و نیازی به اینکه شیرهای نر دیگر را از سر راه به در کند و یا بچهشان را بکشد ندارد. خودش و ۱ یا بیشینه ۳ شیر نر دیگر هم در گله هستند که آنها هم فرزندان خود را در گروه دارند. اغلب شیرهای نر درون گله با هم برادر یا همبازی کودکی هستند و همسن؛ از این رو هوای هم را دارند! اما این شیرهای بیرون از گله هستند که گاه با تشکیل ائتلاف یا گاه تکی «شیرهای درون گله» را کنار میزنند. تا این کار را کردند شروع میکنند به کشتن بچهها تا فرزندان خودشان به نسل بالاتر بروند؛ مزیت فاتح بودن در همین است. در واقع باید دقت کرد که کمتر پیش میآید که شیر نری تا سن جوانی در گله بماند، چرا که همانجور که نوشته شده در ۳ سالگی اینها باید گله را ترک کند (شیرهای رئیس اجازه نمیدهند حتا اگر بچهشان باشد). این شیر میرود سر یک گله دیگر و نر رئیسشان را به در میکند و خود با مادههای گله میآمیزد. جالب است که این رفتار درست در تضاد با نهنگهای قاتل است. -- نوژن (بحث) ۲۰ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۰۰:۴۸ (UTC)
- بنابر توضیح شما یک گله دارای چند نر است که با هم دوست و یا برادرند و بر سر فرماندهی یک گله شیر بین این نرها هیچ جنگ و رقابتی وجود ندارد و اینکه نوشته شده «اگر آنها بتوانند به محض رسیدن به فرماندهی گله دست به تولید مثل بزنند،» منظور فرماندهی یک گروه از شیرها بر شیرهای قبلی است و نه فرماندهی یک شیر بر شیرهای دیگر گله مانند آنچه در گوریلها وجود دارد. بطور خلاصه یک گله شیر فرمانده بخصوصی ندارد.Roozitaa (بحث) ۲۰ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۰۱:۱۸ (UTC)
- درست همین چیزی که میفرمایید، شیر فرماندهای وجود ندارد. روی آن بخش کار میکنم تا ابهام برطرف شود. یک نکته جالبی که هست این بود که در بعضی مناطق آفریقا آنقدر جمعیت و تعداد گلهها کم شده و جمعیتها دور از هم هستند که در عمل درونزایی صورت میگیرد و شیری که یک نسل پیش بچه یک گله بوده از سر ناچاری با کنار زدن پدران و عموهایش (حالا با یک نسل فاصله یا دو نسل) یکی از نرهای گلهای میشود که مادههایش خواهران و مادران و عمههایش هستند. -- نوژن (بحث) ۲۰ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۲:۱۳ (UTC)
- بنابر توضیح شما یک گله دارای چند نر است که با هم دوست و یا برادرند و بر سر فرماندهی یک گله شیر بین این نرها هیچ جنگ و رقابتی وجود ندارد و اینکه نوشته شده «اگر آنها بتوانند به محض رسیدن به فرماندهی گله دست به تولید مثل بزنند،» منظور فرماندهی یک گروه از شیرها بر شیرهای قبلی است و نه فرماندهی یک شیر بر شیرهای دیگر گله مانند آنچه در گوریلها وجود دارد. بطور خلاصه یک گله شیر فرمانده بخصوصی ندارد.Roozitaa (بحث) ۲۰ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۰۱:۱۸ (UTC)
- شیر نری که در گله هست که «هست» و نیازی به اینکه شیرهای نر دیگر را از سر راه به در کند و یا بچهشان را بکشد ندارد. خودش و ۱ یا بیشینه ۳ شیر نر دیگر هم در گله هستند که آنها هم فرزندان خود را در گروه دارند. اغلب شیرهای نر درون گله با هم برادر یا همبازی کودکی هستند و همسن؛ از این رو هوای هم را دارند! اما این شیرهای بیرون از گله هستند که گاه با تشکیل ائتلاف یا گاه تکی «شیرهای درون گله» را کنار میزنند. تا این کار را کردند شروع میکنند به کشتن بچهها تا فرزندان خودشان به نسل بالاتر بروند؛ مزیت فاتح بودن در همین است. در واقع باید دقت کرد که کمتر پیش میآید که شیر نری تا سن جوانی در گله بماند، چرا که همانجور که نوشته شده در ۳ سالگی اینها باید گله را ترک کند (شیرهای رئیس اجازه نمیدهند حتا اگر بچهشان باشد). این شیر میرود سر یک گله دیگر و نر رئیسشان را به در میکند و خود با مادههای گله میآمیزد. جالب است که این رفتار درست در تضاد با نهنگهای قاتل است. -- نوژن (بحث) ۲۰ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۰۰:۴۸ (UTC)
- درباره ۷: یعنی کتابها نوشته شده در این باره! بگذارید آن بخش را گسترش خواهم داد. -- نوژن (بحث) ۱۹ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۵۴ (UTC)
- از آنجائیکه ۴ روز دارای ۲۸۸ بیست دقیقه است رقم ۳۰۰۰ حتی اگر در منبع هم آمده باشد برای تنها یک دورهٔ ۴ روزه بطور آشکار اشتباه است.Roozitaa (بحث) ۱۹ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۲۳:۴۷ (UTC)
- من دوباره به کتاب کت مراجعه میکنم تا ببینم ریزاعداد چه بودهاند. در شالر که اکنون نگاه کردم یک نمونه آورده بود ۱۵۵ بار در ۵۵ ساعت. پس ۳۰۰ بار در ۴ روز منطقیتر به نظر میرسد ولی من برای حفظ امانت آن عدد را همانجور آوردم. -- نوژن (بحث) ۲۰ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۰۰:۴۸ (UTC)
پاسخ به نکات بانو روزیتا: همه موارد بررسی شد. آنها که نیاز به افزایش مطلب و گسترش داشتند انجام شدند. درباره آن عدد مورد اختلاف هم با آنکه در کتاب جناب کت همان 3000 بود، منطقیتر را که شما فرمودید وارد کردم. یک ایمیل نیز به ایشان زدم تا هم برای خودمان روشن شود و هم ایشان در چاپهای بعدی درست کنند. اما درباره قدرت بینایی در شب چیز به درد بخوری درباره شیرها نیافتم اما میتوان مطالبی را به "گربهسانان" افزود. درباره مورد فرماندهی در گله هم نکاتی به متن افزودم تا روشنتر گردد. لطف کنید آن بخشها را بازبینی کنید و اگر نیاز به تغییر بیشتر بود بفرمایید. دوستدار -- نوژن (بحث) ۲۱ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۰۰:۲۵ (UTC)
- 'موافق' مقاله عالی است من به شخصه ایراد قابل توجهی در آن نمیبینم
:)
امیرΣυζήτηση ۱۹ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۵۰ (UTC)
- 'موافق' مقالهٔ بسیار خوش ساختی است که از سر علاقه نوشته شدهاست.Roozitaa (بحث) ۲۱ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۰۱:۱۱ (UTC)