پرش به محتوا

ویکی‌پدیا:انتخابات هیئت نظارت/دور هشتم/Saeidpourbabak

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

معرفی‌نامه‌تان را در حداکثر ۴۰۰ کلمه اینجا بنویسید و به هرکدام از پرسش‌های عمومی زیر علاقه دارید جواب دهید.

پرسش‌های عمومی[ویرایش]

  1. چه تجربه‌ای در فرایندهای حل اختلاف ویکی‌پدیا داشته‌اید؟ آیا برای حل اختلافات نظر سوم ارائه داده‌اید؟ لطفاً دیدگاهتان در این باره را شرح دهید.
  2. چه طور تصمیم می‌گیرید که در قبال کنش نابخردانه‌، باید از واکنش سخت‌گیرانه (طرد، تحریم موضوعی، سلب دسترسی مدیریت) استفاده شود یا واکنش سهل‌گیرانه (مدارا، تذکر، اولتیماتوم)؟
  3. در صورتیکه در پرونده‌ای تعارض منافع داشته باشید چه کار می‌کنید؟ (در چه صورت از نشستن بر جایگاه ناظر انصراف می‌دهید)؟
  4. اگر عضو هیئت شدید، آیا در طول یک سال آینده مانعی بر سر راه شما برای فعالیت در ویکی وجود خواهد داشت؟ اگر به عنوان ناظر انتخاب شدید و بعد از مدتی به هر دلیلی امکان حضور در ویکی‌پدیا را نداشتید چه کار می‌کنید؟
  5. به یکی از پرونده‌های قبلی هیئت که به نظرتان هیئت در رسیدگی به آن موفق بوده‌است با ذکر دلیل اشاره کنید و تحلیل کنید چرا موفق بوده‌است.
  6. به یکی از پرونده‌های قبلی هیئت که به نظرتان هیئت در رسیدگی به آن ناموفق بوده‌است با ذکر دلیل اشاره کنید و تحلیل کنید چرا ناموفق بوده‌است.
  7. برای بهبود سازوکار هیئت نظارت چه ایده‌هایی مطرح کرده‌اید / خواهید کرد؟ چقدر برای ساختن اجماع در این باره تلاش کرده‌اید / خواهید کرد؟
  8. آیا در حال حاضر ویکی‌پدیای فارسی به هیئت داوری نیاز دارد؟ اگر آری، چگونه باید به آن رسید؟ اگر نه، چرا؟
  9. اگر کاربر(ان) از کنش‌های غیرمدیریتی یک مدیر شکایت کردند، آیا به نظرتان هیئت می‌تواند به آن شکایت رسیدگی کند؟

پرسش‌های کاربران[ویرایش]

با استفاده از الگوی زیر، سؤال‌هایتان را بیفزایید:

{{سؤال
| س = سؤال کاربر
| ج = }}

نظرها[ویرایش]

نظر ویکی‌مصطفا[ویرایش]

استقلال فکری، تسلط بر سیاستها و دقت کم‌نظیرتان در درست انجام دادن کارها همان چیزی است که هیئت برای بررسی پرونده‌ها به آن نیاز دارد. شما رتبهٔ یک من در این انتخابات هستید. Wikimostafa (بحث) ‏۱ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۳۸ (UTC)[پاسخ]

نظر مهرنگار با توجه به نظر ویکی‌مصطفی[ویرایش]

استقلال فکری را قبول دارم، تسط بر سیاست‌ها را نیز می‌پذیرم اما دقت کم‌نظیر را هرگز! من ویرایشی داشتم و در آن مثالی زدم‌ راجع به دلایلی که چرا هیئت به نظر من موفق نبوده‌است. آنگاه برای اینکه سوءتفاهمی برای مدیر آرش پیش نیاید، در خلاصه ویرایش نظرم را راجع به پرونده ایشان نوشتم[۱] آنگاه آقای پوربابک این خلاصه ویرایش را به خودشان گرفتند و نوشتند: با خلاصه ویرایش جهت‌دار و تحریک‌کننده، ویرایش من را در جهت دسته‌بندی‌های مورد نظرتان مصادره نکنید![۲] اینکه یک کاربر اینقدر راحت و بی‌پروا نیت‌یابی کنند و با قطعیت حکم‌ به نیتی دهند که مطلقا از ذهن من خطور نکرده، نشانه خوبی برای دقت کم‌نظیر نیست. فکر کنید با چنین برداشت‌های اشتباهی فردا بخواهند در هیئت حکم‌ و نظر بدهند. واژه مصادره را نیز از نوشته من وام‌ گرفتند که این نیز می‌تواند تلاش برای مقابله به مثل تلقی گردد در حالیکه انتظار می‌رود اعضای هیئت، به دور از هیجان ویرایش کنند. با این توضیحات و موارد مشابهی که پیشتر در ذهنم مانده، معتقدم حضور ایشان کمکی به پخته‌تر شدنِ هیئت نمی‌کند و چه بسا قدری حاشیه‌زا نیز باشد. با احترام، مهرنگار (بحث) ‏۷ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۳:۰۰ (UTC)[پاسخ]

شما برای اینکه جناب آرش ناراحت نشن جناب نوژن را متهم به سلیقه‌ای عمل کردن میکنید؟ دن کیشوت (بحث) ‏۸ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۳:۱۷ (UTC)[پاسخ]
درود. ممکن است حاشیه درست نکنید؟ ممکن است اخلال نکنید؟! ممکن است جو منفی ندهید؟ من کی گفتم نظرم‌درباره رای هیئت پنجم برای جلوگیری از ناراحت شدن آقای آرش بوده؟! من چه کار با نوژن گرامی داشتم؟! اصلا برایتان مهم نیست چه حرفی بزنید و جامعه چگونه شما بشناسد؟! مهرنگار (بحث) ‏۸ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۴۷ (UTC)[پاسخ]
@مهرنگار: سلام.
از زیبایی‌های ویکی برای من همیشه یکی این بوده که می‌توانم با تکیه بر فضای غیررسمی‌اش هنگام ویرایش‌های در فضاهای غیرنام ویکی‌پدیا با عنوان کتاب‌ها و دیالوگ فیلم‌ها نقیضه‌سازی کنم، کلمه‌ها را با املای غلط بنویسم (مثل «یخه» یا «چار» (که یک بار این آخری را بیادم آوردید))، مثل‌ها و اصطلاحات را با هم ترکیب کنم و نیز در یک گفتگو کلمات مخاطب را عاریه بگیرم و از این طریق سربه‌سر مخاطب بگذارم، مثل ۱ و ۲ و ۳ و ۴ و ۵. (باور نکردید بگویید بگردم باز پیدا کنم. زیاد است، ولی پیدا کردن همینها هم وقت زیادی از من گرفت). وام گرفتن «مصادره» دلیلی جز این نداشت. بعد از این حواسم هست فقط در پیام‌های دوستانه این کار را بکنم تا شبهه‌ای پیش نیاید.
اما آنجا چه گذشت: کاربری گفتند دلیل کم بودن نامزدها زمان برگزاری مناسب نبوده، من هم در جواب گفتم اگر مسأله زمان بود میزان رأی‌دهندگان هم (مانند نامزدها) پایین می‌آمد. اصل حرف من این بود. آنگاه شما می‌گویید ویرایش‌تان را تفسیر نکنم (و درست هم می‌گویید. اگر به ذهنم می‌رسید ممکن است کسی به هیئت اقبال نداشته باشد و باز هم رأی بدهد «اقبال» را نمی‌نوشتم) و بعد دلیل عدم اقبال خود را صدور و نقض یک رأی در دو هیئت متوالی می‌خوانید و آن را نشان سلیقه‌ای عمل کردن می‌دانید. خب دلیل عدم اقبال شما چه ارتباطی به موضوع مورد بحث دارد؟ می‌توانستید بگویید مشارکت شما به معنی اقبال نیست، من هم خط می‌زدم و تمام. چه لزومی داشت پای بحث و پرونده‌ای را وسط بکشید که می‌دانید مخالفان و موافقان زیاد و سابقهٔ حاشیهٔ فراوان دارد؟ باز خدا رحم کرد بحث‌های حاشیه‌ای و فرسایشی اینجا و آنجا پا نگرفت. وقتی گفتم مصادره منظورم همین بود که سر موضوعی بی‌ارتباط و دنباله‌دار را اینجا باز نکنید؛ همین. مثل این است که وقتی شما گفتید از انحلال هیئت حمایت می‌کنید در جواب می‌گفتم من هم اگر مدیری بودم که در عین درگیر بودن کاربری را می‌بستم معلوم است آنوقت خواهان انحلال هیئت می‌بودم. یعنی شروع کردن بحثی نامرتبط و حاشیه‌ای.
اما سلیقه‌ای خواندن رفتار هیئت تنها به دلیل صدور حکمی در هیئتی و نقض آن در هیئتی متفاوت با اعضایی متفاوت در زمان و جوی متفاوت به نظرم صحیح نیست. چند پرسش: اگر چنین باشد، حالا این مصداق به کنار، همین که هیئت به لحاظ نظری اختیار رسیدگی به فرجام‌خواهی و در صورت لزوم تجدیدنظر را دارد آیا کافی نیست تا هیئت را دارای پتانسیل سلیقه‌ای رفتار کردن بدانیم و منحلش کنیم؟ پس هر سیستم قضاوتی و نظارتی که امکان تجدیدنظر و استیناف را در خود تعبیه کرده امکان سلیقه‌ای عمل کردن دارد و باید منحل شود؟ رفتار مدیران چه؟ سلیقه‌ای نیست، بدین معنی که مدیران در مورد مسایل واحد رفتار متفاوت دارند؟ حتی رفتار یک مدیر در مسأله‌ای واحد در دو موقعیت مختلف چطور؟ پس نهاد مدیریت را هم منحل کنیم؟ من هرگز وارد بحث‌های رأی هیئت پنجم و ششم نشدم و الان هم نمی‌شوم، ولی صرف نقض رأی یک هیئت در هیئت دیگر به نظرم دلیل سلیقه‌ای بودن رفتار و در نتیجه انحلال نمی‌شود.
خلاصه‌ویرایش‌تان اما آدم را سردرگم‌تر می‌کند. تکلیف را معلوم کنید مشکل کار کجاست. اگر هیئت ششم رأی هیئت پنجم را تأیید می‌کرد کارش اشتباه اما غیرسلیقه‌ای می‌بود، اگر هم نقض می‌کرد کارش درست اما سلیقه‌ای می‌بود. پس باید چکار می‌کرد؟
مراد از این حرف‌ها یک‌بدو کردن با شما نیست. مقصود نشان سوی دیگری از ماجرا و نیز توضیح برخی سوءتفاهم‌هاست. Saeidpourbabak (بحث) ‏۱۴ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۲:۱۲ (UTC)[پاسخ]
درود. همانطور که پیشتر صادقانه عرض کردم، در آن بحث من بیش از اندازه‌ای که نیاز بود داغ ویرایش کردم و موضوعی کم‌‌اهمیت را خیلی مهم جلوه دادم (آدمی است و خطا) و گفتم واکنش شما تا حدودی طبیعی بود. الان فقط متوجه یک موضوع نشدم! شما از طرفی می‌گویید من موضوعی بی ارتباط و حاشیه‌ای را وسط کشیدم (توجه کنید که موضوع من مربوط به شخص شما نبود و متوجه هیئت‌ها و مدیری بود که شما نه عضو آن هیئت‌ها و نه آن مدیر بودید با این‌حال قدری کم‌توقعی‌تان شد و تا حدودی برآشفته شدید) اما شما همین الان اینجا می‌فرمایید: من هم اگر مدیری بودم که در عین درگیر بودن کاربری را می‌بستم معلوم است آنوقت خواهان انحلال هیئت می‌بودم.
این حرف شما با توجه به پرونده فعلی من در هیئت، به قدری در تناقض با پختگی دیگر بخش‌های نوشتارتان و دیگر حرف‌هایتان است که ترجیح می‌دهم فقط بگویم شب بخیر. مهرنگار (بحث) ‏۱۴ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۲۲:۳۸ (UTC)[پاسخ]
سلام. خب من هم این حرف را به عنوان مثالی برای مطلبی «نامرتبط و حاشیه‌ای» مطرح کردم. Saeidpourbabak (بحث) ‏۱۵ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۵۵ (UTC)[پاسخ]
درود. اینکه شما مطلبی نامرتبط و حاشیه‌ای را بگویید و بعد بگویید این یک مثال بود که بگویم من هم می‌توانستم این را بگویم، (و در همین حین آنرا بگویید) مدل جدیدی از رفتار بود که با آن آشنا شدم. همه چیز عیان است و نیازی به توضیح بیشتر من نیست. من موضوعی درباره هیئت مطرح کردم، شما به خودتان گرفتید و حتی پس از قبول اشتباه از طرف من، موضوع برایتان حل نشد؛ آنگاه شما مستقیم درباره من نظر می‌دهید آنهم در زمانی که پرونده دارم و اتفاقا نظر اکثر ناظران، مخالف نظرِ حاشیه‌ای شماست. مهرنگار (بحث) ‏۱۵ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۲۰ (UTC)[پاسخ]